باز باران با ترانه
سه شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۰، ۰۱:۳۹ ب.ظ
Wireless خوابگاه که نصب شد کلی خوشحال شدیم ولی بعد دیدیم زهی خیال باطل ... اول فقط محدودیت زمانی داشت الان محدودیت حجمی هم پیدا کرده هر چیزی رو دانلود نمی کنه باید حجمش کم باشه. احتمالا چند وقت دیگه محدودیت تعدادی هم بهش اضافه می شه :در روز فقط یه تعداد مشخصی سایت می تونی بری!! ولی واسه من که خوبه. حداقل می تونم بیام ببینم اینجا چه خبره.
-------------------------------------------------------------
امروز فقط یه کلاس داشتیم که اونم با 10-12 نفر تشکیل شد تقریبا همه رفتن ولایتشون و ما هر چی التماس استاد سیوتیکسو کردیم قبول نکرد که کلاسو کنسل کنه و یه عده از جان گذشته که اغلبشون هم بچه های راه دور بودن اومدن تا کلاس تشکیل بشه و بقیه هم که اکثرا کسایی بودن که هر آخر هفته می رفتن خونه دلشون واسه مامی ددیشون تنگ شد و قید کلاسو زدن. نمی دونم همه جا این طوریه یا فقط کلاس ما همه این طور واسه هم مرام می ذارن! ماهایی که موندیم، سر تشکیل شدن یا نشدن این کلاس کلی اعصاب خوردی ، دعوا تا نزدیکی های زد و خورد،(و اگه بخوام به زور مثبت به قضیه نگاه کنم) رشد شخصیتی(!) داشتیم.
بگذریم...
-------------------------------------------------------------
از در دانشکده که میای بیرون سرویسا رو می شه دید و مسئولش که بلند داد میزنه سرویس 1و خزر جلو...3،5،6 عقب. بچه ها هم که انگار خوششون میاد هردفعه الکی سوال بپرسن! با این که همیشه همین طوره بازم همیشه یه عده مثل مرغ سر کنده موندن کدومو سوار شن...
-------------------------------------------------------------
هوا داره سرد میشه. نم نم بارون که به صورتم می خوره یاد حرف یکی از بچه ها میفتم که می گفت کسایی که از بارون بدشون میاد دچار مدرنیسیته شدند!! و جواب یکی دیگه از بچه ها که می گفت کسایی که از بارون بدشون میاد احتمالاعینکی ان!
از یاد آوری این حرفا خندم می گیره آخه منم عینکیم... تو هوای بارونی یا مه واسه عینکم واقعا به یه برف پاک کن نیاز دارم!
هوا که ابری می شه دلم می گیره. مخصوصا الان که عیده و من نتونستم برم خونه و هم اتاقی هام هم دارن می رن.
خدایا خسته شدم. کاش زودتر این 3-4 سال باقی مونده هم تموم شه...!
خوب تموم شه.
گاه گاهی دل من می گیرد
و هوایش ابریست
و دلش می خواهد
برود از این جا
۹۰/۰۸/۱۷