در مدرسه وقتی برای اولین بار متوجه شدم که زمین گرد است حسی از ترس و وحشت وجودم را فرا گرفت... حسی مثل غوطه ور شدن میان ناکجاها... به خودم می گفتم کاش زمین مسطح بود! زمین مسطح حسی از اطمینان برایم می آورد. می شد رفت و رفت و رفت و به انتهایش نرسید... و سرم را هوای رفتن بود. رفتم و رفتم و رفتم اما هر چه از خانه دورتر می شدم بیشتر فضایم از تنهایی ها و ترس ها پر می شد و برای اولین بار خوشحال بودم از این که زمین گرد است! تصور قشنگی بود این که از یک طرف دور می شوی و از سمت دیگر نزدیک...
خانه مرکز همه چیز بود و من بی آن که خود بدانم همیشه در راه خانه بوده ام...
تازگی ها فهمیده ام خانه مکان نیست. حس است. حس امنیت است و آرامش با چاشنی تعلق. حس آشنایی، شناخت، اطمینان و نمی دانم آیا تا به حال به این فکر کرده اید که در این میان تغییر چقدر می تواند وحشتناک باشد؟!
شاید لابه لای شلوغی ها، دلمشغولی ها و تغییرهای این روزها باید بیشتر از این ها مراقب خانه هایمان باشیم...
خانه تان سبز
پ.ن: راستی ماه عسل امسال رو از دست ندید: هر روز ساعت ۱۹:۱۰ از شبکه ی ۳ سیما. تکرار صبح روز بعد ساعت ۷:۱۰.