شاید محال نیست!

Mon Journal Intime

Mon Journal Intime

شاید محال نیست!

اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست
ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود.
ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد
و بوی دریا هوایی اش کرده است...

(عرفان نظر آهاری)

بایگانی

کودکانه

پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۱، ۰۹:۴۲ ق.ظ
دوتا برادر زاده دارم یکیشون یه ذره است(دو ساله) اون یکی دو ذره(سه ساله)! بعد اون دو ذرهه خیلی در قبال اون یه ذرهه احساس مسئولیت می کنه. خیلی هم ژله دوست دارند. اون دفعه اون دو ذرهه به یه ذره کلی امر و نهی کرد آخرشم گفت: عشیا پسله خوبی باش تا باست جل بخلم! (=> ترجمه : عرشیا پسره خوبی باش تا واست ژله بخرم!) اینو که شنیدم کلی دلم ضعف رفت واسش تو دلم گفتم "آخه ریزه! تو آب دماغتو نمی تونی بکشی بالا حالا می خوای باسه اون یکی جل بخلی؟؟؟؟" روز قبل از عید رفته بودیم بیرون اشکان (دو ذرهه) گریه و زاریی راه انداخت که رسما آبرومونو تو خیابون برد. خودشو انداخته بود رو زمین بلندم نمی شد و گریه می کرد که تخم مرغ رنگی می خوام...اصلا کولی بازیی راه انداخته بود! کلی گشتیم تا بالاخره یه جا پیدا کردیم واسش یه تخم مرغ رنگ شده خریدیم که به غایت هم زشت و بی سلیقه تزئین شده بود! تخم مرغو که دادیم دستش همون جوری که مژه های خیس و بلندش از اشک به هم چسبیده بودند و هنوز درست نمی تونست نفس بکشه اینقدر که گریه کرده بود بدو بدو رفت پیش مامانش که عرشیا رو بغل کرده بود، تخم مرغو داد بهش و با یه لبخند رضایت معصومانه ای گفت: " بیا داداشی، باسه تو خلیدم!" خداییش این بچه خواستنی نیست؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۴/۲۲
رها .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">